به نقل از «فارس»

ناتوانی و واهمه آمریکا از ورود به جنگ جدید

تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۸۳۴۱۱

فارس پلاس؛ دیگر رسانه‌ها - ایران نوشت: مسعود اسداللهی، کارشناس ارشد مسائل سیاست خارجی با حضور در برنامه «به افق فلسطین»، به بررسی وضعیت فعلی درگیری‌ها در سرزمین‌های اشغالی پرداخت. اسداللهی در این برنامه، ابعاد کنش جنبش حماس از عملیات طوفان الاقصی تا آلترناتیو‌های برنامه‌ریزی شده برای مقابله مرحله‌ای با تحرکات رژیم‌ صهیونیستی را تشریح کرد؛ اقداماتی که واکنش‌های صهیونیست‌‌ها را با تبعات غیرقابل پیش‌بینی مواجه ساخته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مشروح این نقطه‌نظرات را می‌خوانید.

آیا حماس به‌عنوان آغازگر حملات به اسرائیل، پیش‌بینی این حجم از بمباران و حمله متقابل را از سوی اسرائیلی‌ها می‌کرد؟

ماهیت جنگی که حماس و گروه‌های مقاومت انجام می‌دهند، ماهیت جنگ چریکی است. جنگ چریکی یک جنگ نامتقارن است. یعنی یک گروه کوچک در مقابل یک قدرت بزرگ نظامی قرار می‌گیرد که معیارهای آن با جنگ کلاسیک فرق دارد. وقتی دو قدرت کلاسیک با هم می‌جنگند، باید نوعی تعادل بین خسارت‌ها چه از نظر انسانی و چه از نظر تجهیزات وجود داشته باشد. اما در جنگ چریکی این‌گونه نیست. توازن قوا وجود ندارد و معمولاً اگر از نیروهای آن گروه چریکی کسی شهید نشود، از مردمی که حامی آنها هستند، تعداد بسیار زیادی شهید خواهند شد. این مورد در همه جنگ‌های چریکی و در کشورهای مختلف وجود داشته است. امریکا در ویتنام با چنین جنگی روبه‌رو بود، شوروی و پس از آن ناتو در افغانستان این‌گونه جنگیدند و اسرائیل هم در لبنان با چنین تجربه‌ای روبه‌رو شد. همه آنها هم با سرنوشت مشابهی روبه‌رو شدند. امریکا در ویتنام با وجود انجام جنایت‌هایی بیشتر از اسرائیل، شکست خورد. شوروی که در زمان خود ابرقدرت محسوب می‌شد، در افغانستان شکست خورد. اسرائیل در لبنان با همین روش شکست خورد و ناتو هم ناچار شد از افغانستان فرار کند.

باید ببینیم گروه‌هایی مثل حماس، جهاد و سایر گروه‌های فلسطینی از کجا شروع کردند که به اینجا رسیده‌اند. فلسطینی‌ها انتفاضه اول را با سنگ شروع کردند و سپس به جایی رسیدند که غزه را در سال 2005، آزاد کردند. الان غزه، منطقه اشغالی نیست بلکه محاصره‌شده است. این دو با هم فرق دارند.

در این جنگ، حماس دقیقاً می‌دانست که این اتفاق رخ خواهد داد چرا که نمونه این موارد را در جنگ‌های قبلی با اسرائیل در غزه تجربه کرده بود؛ به‌خصوص در جنگی که دو سال پیش با نام سیف‌القدس شکل گرفت، از نظر حجم ویرانی، خسارات بسیار بالایی برجا گذاشت. بنابراین پیش‌بینی می‌کرده که چه چیزی در انتظار حماس است و حساب‌شده اقدام کرده است. به همین دلیل می‌توانیم به یقین بگوییم که پیروز هم خواهند بود. صحنه‌های جنگ در غزه بسیار دردناک هستند اما به گفته حضرت آقا، در مقابل تصاویر مظلومیت فلسطینی‌ها، حماسه بزرگی را شاهد هستیم. عملیات طوفان الاقصی و مقاومتی که در حال انجام است، مقدمه یک پیروزی بزرگ است.

امریکا مدعی است که در سوریه هم پایگاه‌هایش مورد هدف قرار گرفته است. آیا اینها را هم می‌توان در کنار طوفان الاقصی دید که متقارن با هم حرکت می‌کنند؟

یکی از هشدارهایی که همواره به امریکایی‌ها داده شده این است که وقتی از جنایت‌های اسرائیل حمایت می‌کنند، باید هزینه آن را هم بپردازند. دیوید پترائوس فرمانده معروف نیروهای امریکایی در منطقه، یک زمانی گفته بود که سرباز امریکایی هزینه عملکرد سرباز اسرائیلی به غزه را پرداخت می‌کند چون همه مردم منطقه دسترسی به داخل فلسطین اشغالی ندارند که مستقیماً از اسرائیلی‌ها انتقام بگیرند. بنابراین امریکایی که حامی است و حمایتش را هم علناً اعلام می‌کند، این‌گونه هزینه می‌پردازد. اتفاقات اخیر در عراق و سوریه هم ربط مستقیمی با آنچه که اسرائیل در غزه در حال ارتکاب آن است، دارد. عراق به صورت رسمی اشغال‌شده نیست اما عملاً همه می‌دانند که سفیر امریکا چند سالی می‌شود که بر امور این کشور حاکم شده و آنچنان فشاری روی دولت فعلی عراق می‌آورد که قدرت تصمیم‌گیری مستقل را از آنان سلب کرده است. در سوریه هم امریکایی‌ها با گروه‌های کرد ائتلافی را تشکیل دادند و بخش زیادی از شرق فرات را از حاکمیت دولت سوریه خارج کردند.

در چند روز گذشته پدیده مهمی در عراق رخ داد که لابه‌لای اخبار جنگ گم شد. گروه جدیدی با عنوان مقاومت اسلامی عراق اعلام موجودیت کرده و عملیات بسیار مؤثری علیه پایگاه‌های امریکایی در خاک عراق انجام داده است. چندین‌بار عین‌الاسد و الحریر را در اربیل زده، به نحوی که طبق اخبار مستند و موثقی که وجود دارد امریکا، سفیر و کادر دیپلماتیک و بسیاری از نیروهایی را که به‌طور جنبی با امریکایی‌ها تحت عنوان پیمانکار همکاری می‌کنند، از عراق خارج کرده است. این اوج بحرانی است که امریکا در عراق با آن روبه‌رو است. همچنین اعلام کرد دو پایگاه ایرانی‌ها در بوکمال را زده‌ایم. این موضوع چقدر صحت دارد؟

اینها همواره چنین ادعایی را مطرح می‌کنند اما تصاویری وجود دارد که نشان می‌دهد کجاها را مورد هدف قرار داده‌اند. هر نوع هدف بی‌ارزشی را می‌زنند. یک روستای سوری را زدند که اصلاً جنبه نظامی ندارد. یا جاده دسترسی معمولی را ویران کرده‌اند. هیچ‌کدام از اینها نه مربوط به ایران است و نه گروه‌هایی که در حال مقاومت هستند. امریکا فقط برای اقناع افکار عمومی داخلی چنین اقداماتی را شکل می‌دهد که بگوید ما در حال پاسخ دادن به حملات علیه پایگاه‌های خودمان هستیم. درست است که ارتش امریکا از توانایی بسیاری برخوردار است اما به هیچ عنوان دولت بایدن نمی‌خواهد با ایران درگیر شود. به دلایل مختلف که یکی بحث اوکراین است. از نظر دولت بایدن، اولویت اول، جنگ اوکراین است. امریکایی‌ها می‌خواهند روسیه را در اوکراین شکست دهند. وقوع هر جنگ دیگری سبب می‌شود توجه‌ها به طرف دیگر معطوف شود. بخصوص اگر جنگ با ایران باشد. اگر چنین جنگی اتفاق بیفتد قیمت نفت به نزدیک 300 دلار می‌رسد. بنابراین به ابراز قدرت می‌پردازند. جالب اینجاست که در همان منطقه نیروهای مردمی سوریه که در مقابل نیروهای تکفیری مقاومت کردند منطقه نفتی العمر را که بزرگ‌ترین چاه‌های نفتی سوریه در آنجا قرار دارد و دست امریکایی‌ها است، با ده‌ها موشک به طور مؤثر زدند. اما اجازه نمی‌دهند این خبرها به گوش مردم برسد چرا که کل ادعاهای امریکایی‌ها زیر سؤال می‌رود.

اسرائیلی‌ها ادعا می‌کنند که توانستند توان لجستیک حماس را به طور کامل تخریب کنند و برای همین هم در حال آماده‌سازی اذهان برای انجام یک حمله گسترده زمینی هستند. چقدر این ادعا به واقعیت نزدیک است؟

تا منظور از توان لجستیک چه باشد. اگر منظور معبر رفح باشد که آن را زده‌اند و از بین برده‌اند. اما اینکه حماس بتواند رزمندگان خود را وارد در صحنه‌های نبرد پشتیبانی لجستیکی کند، به هیچ عنوان ضربه نخورده است. در چند روزی که بمباران‌های شدیدی رخ داده، خود اسرائیلی‌ها اعلام کردند تیم‌های عملیاتی حماس از طریق تونل وارد مناطق 48 شده، درگیر شدند و تلفاتی را هم وارد کردند. حتی یک مورد بوده که یک نظامی اسرائیلی را هم اسیر کردند. بنابراین می‌توان گفت که حماس از این طرف آسیبی ندیده است. البته اسرائیلی‌ها عملیات بمباران وحشیانه‌ای را در شامگاه جمعه، آغاز کردند. بخصوص در شمال نوار غزه. این عملیات می‌تواند آتش تهیه ورود زمینی به غزه باشد.
اخباری تحت عنوان مذاکره با میانجیگری قطری‌ها برای تبادل اسیران جنگی مطرح شده است. اسرائیلی‌ها می‌خواهند در ساعت‌های قبل از توافق، بیشترین فشار را بگذارند تا حماس مجبور شود از شروطی که تعیین کرده عقب بنشیند. حماس گفته اولین شرط، توقف جنگ است و تا زمانی که جنگ متوقف نشود ما هیچگونه توافقی انجام نمی‌دهیم. فشار برای این است که اسرای اسرائیلی آزاد شوند. عجیب است. دنیای بدی داریم. یعنی هیچ‌کس صحبت از هزاران زندانی زن و مرد فلسطینی در زندان‌های اسرائیل نمی‌کند که سال‌هاست در زندان بسر می‌برند. ما دو نوع زندانی در اسرائیل داریم؛ یک گروه کسانی هستند که محاکمه شده و تاریخ اجرای حکم‌شان هم به پایان رسیده اما آزاد نمی‌شوند و گروه دوم زندانیانی تحت عنوان بازداشت اداری هستند. یعنی معلوم نیست که طرف را به چه جرمی زندانی کرده‌اند و محاکمه هم نمی‌کنند. حال هیچ‌کس از این افراد سخن نمی‌گوید. فقط در مورد اسرای اسرائیلی که با توجه به معیارهای مقاومت، تعداد آنها نشان‌دهنده پیروزی بزرگی است، صحبت می‌شود. تمام قدرت‌های جهانی بسیج شده‌اند که به نفع اینها عمل کنند. شامگاه پنجشنبه اسرائیلی‌ها برای آزمایش، ابتدا از منطقه خان‌یونس ورود کردند و بعد اعلام کردند که نیروهای ما در کمین افتاده‌اند. بیش از این چیزی اعلام نکرده‌اند، اما مشاور سابق پنتاگون موضوعی را افشا کرد. او گفت این گروهی که وارد خان‌یونس شده‌اند، گروه مشترک تکاورهای اسرائیلی و امریکایی بوده‌اند. تعبیری که بکار برد هم عجیب بود؛ گفت اینها تکه‌تکه شدند.

یعنی نظامیان امریکایی هم بودند؟

بله بودند. این آقا اعلام کرد که کماندوهای امریکایی معروف به نیروی دلتا در این گروه بوده‌اند و تکه تکه شدند. با این نوع اتفاقات، اسرائیلی‌ها باید عقل خود را از دست داده باشند که بخواهند زمینی وارد غزه شوند. به نوشته توماس فریدمن، جنون بر اسرائیل حاکم شده است. یعنی دیگر عقلانی فکر نمی‌کنند فقط می‌خواهند انتقام کور بگیرند. فریدمن مثالی هم می‌زند و می‌گوید: وقتی خشمناک هستید رانندگی نکنید.

وزیر دفاع امریکا هم به صراحت گفته آن طرحی که اسرائیلی‌ها برای ورود به غزه تهیه کرده‌اند و ما هم آن را دیده‌ایم، طرح ناپخته‌ای است و اشکالات آن هم زیاد است. امریکایی‌ها به اسرائیلی‌ها می‌گویند اشتباهی که در 11 سپتامبر کرده‌ایم را مرتکب نشوید. این خبر درست است؟

بله اسرائیلی‌ها برای اینکه شکست خود را در عملیات طوفان الاقصی توجیه کنند، گفتند که این 11 سپتامبر اسرائیل است. در 11 سپتامبر برای اولین بار در تاریخ، امریکا در مریلند یعنی سرزمین اصلی خود مورد حمله قرار گرفت. این حادثه آنقدر بزرگ بود و هیبت امریکا را خرد کرد که جورج بوش پسر تصمیم گرفت با یک کار بسیار بزرگ آن را تحت‌الشعاع قرار دهد. به همین دلیل به دو کشور افغانستان و عراق حمله کرد. الان مشخص شده که این دو جنگ جزو بزرگ‌ترین اشتباهات امریکا بوده است. به اعتراف کشورهای عربی همپیمان امریکا، امریکا بزرگ‌ترین خدمت را به ایران کرد. او دو دشمن ایران را بدون اینکه ایران گلوله‌ای صرف کند، از بین برد. ترامپ گفت که 7 هزار میلیارد دلار هزینه کرده‌ایم ولی من به عنوان رئیس‌جمهور امریکا وقتی می‌خواهم به نیروهای امریکایی در عراق سر بزنم، باید با هواپیمای چراغ خاموش به آنجا بروم و وقتی چراغ خاموش برگشتم آن وقت خبر آن اعلام می‌شود. اسرائیلی‌ها وقتی گفتند که حادثه اخیر، 11 سپتامبر اسرائیل است یعنی اینکه ما می‌خواهیم کاری مانند امریکا انجام دهیم. این است که امریکایی‌ها بلافاصله به آنان هشدار می‌دهند که اشتباهی که ما کرده‌ایم را شما انجام ندهید. چون حکم خودکشی اسرائیلی‌ها را دارد.

اسرائیل روزی 240 میلیون دلار هزینه ادوات و تسلیحات نظامی می‌کند؟

این آماری است که خود اسرائیلی‌ها داده‌اند. امریکایی‌ها پل هوایی راه انداختند و بمب‌های ضد استحکامات را به وفور می‌آورند. این بمب‌ها، برای حمله به ایران و تأسیسات هسته‌ای ایران تولید شده بود. اینها بمب‌های عادی نیستند. چون می‌گویند زیر این ساختمان‌ها تونل است و چنین بمب‌هایی قدرت تخریب این تونل‌ها را دارد. بمب‌ها را برای ایران در نظر گرفته بودند که در صورت درگیری با ایران تأسیسات هسته‌ای را هدف قرار دهند. اما حالا در غزه مورد استفاده قرار می‌دهند.

 آنها پول زیادی برای بمب‌ها هزینه کرده‌اند اما این پول‌ها را چگونه پرداخت می‌کنند؟ این پول را مالیات‌دهنده امریکایی می‌دهد. از جیب مردم امریکا می‌رود. البته الان افکار عمومی جهان غرب بشدت به صحنه آمده و نسبت به این اتفاقات واکنش نشان می‌دهد. حرکت بزرگ جهانی شروع شده که یک پیروزی محسوب می‌شود. کاری که ما به دلیل بایکوت رسانه‌ای در غرب نمی‌توانیم انجام دهیم، اسرائیل با جنایت‌های خود آن را انجام داده است.

حمله زمینی به غزه شامگاه جمعه شروع شد...

این همان آتش تهیه‌ای بود که گفته‌ام. این بدترین تصمیمی است که برای خود گرفته‌اند.

موضع حزب‌الله لبنان چیست؟

از ابتدای شروع عملیات، حزب‌الله وارد صحنه شد. یک هماهنگی بین فرماندهی حماس در غزه با فرمانده مقاومت اسلامی در لبنان صورت گرفت. مبنی بر اینکه حزب‌الله در نوار مرزی در عرض 5 کیلومتر در دو طرف مرز، با اسرائیلی‌ها درگیر شود که بخشی از ارتش اسرائیل را مشغول خود کند. این اتفاق هم افتاد. حزب‌الله با ارسال تیم‌های پرتاب موشک کورنت تلفات بسیار بالایی را بر اسرائیلی‌ها وارد کرد. البته به دلیل سیطره پهپادی اسرائیلی‌ها روی آن منطقه، بالای 40 شهید هم داده است. اما خط قرمزی که حزب‌الله تعیین کرده این بود که اگر اسرائیل ورود زمینی پیدا کند آن وقت وارد یک جنگ تمام‌عیار با اسرائیل خواهیم شد. الان سه لشکر اسرائیل با حزب‌الله درگیر است، اما در صورت حمله زمینی به غزه، حزب‌الله به عمق اسرائیل حمله خواهد کرد. اسرائیلی‌ها خود معترف هستند که قدرت موشکی حزب‌الله به مراتب بیشتر از حماس است و تمام خاک فلسطین اشغالی را تحت حمله قرار خواهد داد.

در بقیه کشورهای محور مقاومت، حمایت از غزه چگونه انجام می‌شود؟

فعلاً این جنگ در مرحله اعزام نیرو نیست، چرا که جنگ تن به تن نیست. در صحنه جنگ هم اگر فقط منطقه غزه باشد، نمی‌شود وارد آن شود. هرچند نیروی رسمی هم وجود دارد. آنان چه از سوی حزب‌الله تعلیم دیده‌ باشند و چه در سوریه، طی جنگ علیه تکفیری‌ها گروه‌های بسیار قوی شکل گرفته است، اما در مورد دولت‌های عضو محور مقاومت ما تحولات مهمی را شاهد هستیم. یکی در بحث یمن است. یمنی‌ها به این جنگ ورود پیدا کرده‌اند و توان موشکی و پهپادی خود را بکار گرفته‌اند. انصارالله یک تهدید جدی برای اسرائیلی‌ها محسوب می‌شود کمااینکه صهیونیست‌ها هم قبلاً این موضوع را مطرح کرده و گفته بودند که نگران قدرت موشکی و پهپادی آنان هستند. در کنار آنها حزب‌الله هم وارد شده است. دلیل آمار بالای شهدای لبنان، این بوده که نخواسته از موشک‌های بالستیک خود استفاده کند. در جولان هم در چند مورد پرتاب موشک و خمپاره را شاهد بوده‌ایم.

اسرائیلی‌ها نگران این موضوع هستند و به بشار اسد گفته‌اند اگر چنین تحولی در سوریه اتفاق بیفتد کاخ بشار اسد را روی سرش خراب خواهند کرد. ولی خوشبختانه دولت سوریه هیچ واهمه‌ای از این موضوع نداشته است، اما مهم‌ترین صحنه، عراق است. تحولی که در عراق رخ داده خیلی مهم است. ما شاهد بن‌بست سیاسی و نظامی در عراق بوده‌ایم اما اکنون اسرائیلی‌ها و امریکایی‌ها کاری کرده‌اند که این بن‌بست شکسته شد. هم در خود عراق امریکایی‌ها مورد حمله قرار گرفتند و هم در سوریه. بیانیه‌ای از سوی کاخ سفید صادر شد که به گفته آنها آنچه که در سوریه اتفاق افتاد ربطی به اسرائیل ندارد. یعنی امریکایی‌ها بشدت نگران هستند که افکار عمومی جهان اسلام و دنیا بیاید و بین اینها ربطی قائل شود. نیرویی تحت عنوان مقاومت اسلامی در عراق تشکیل شده است که تحول مبارکی است. این برای امنیت ملی ما بسیار مؤثر است چرا که نیروی نظامی امریکایی‌ها را در عراق مورد هدف قرار داده است.

پایان پیام/غ

منبع: فارس

کلیدواژه: روزنامه ایران غزه طوفان الاقصی امریکایی ها اسرائیلی ها بر اسرائیل تحت عنوان هدف قرار حزب الله روبه رو بمب ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۸۳۴۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

معنای استعفای مقام‌های نظامی-اطلاعاتی اسرائیلی چیست؟

فرارو- صحنه سیاسی-اجتماعی اراضی اشغالی پس از شش ماه از آغاز جنگ غزه و البته رخداد تحولاتی نظیر عملیات موشکی-پهپادی گسترده ایران به عمق اراضی اشغالی و در عین حال، اوج گیری اعتراضات ضد‌صهیونیستی در دانشگاه‌های مختلف آمریکا و متعاقبا سرایت این اعتراضات به دیگر دانشگاه‌های جهان، با واقعیت‌های تازه‌ای مواجه شده است.

به گزارش فرارو؛ این تحولات در شرایطی رخ داده اند که در شهر‌های مختلف فلسطین اشغالی نیز هنوز شاهد برگزاری اعتراضات مختلف صهیونیست‌ها علیه دولت نتانیاهو و تقاضا برای پایان فوری جنگ غزه و بازگرداندن اسرای اسرائیلی هستیم. با این همه، در ادامه شوک‌های گاه و بیگاهی که به نظام حکمرانی در اراضی اشغالی وارد می‌شود، به تازگی شاهد یک رویداد قابل تامل بوده ایم. ماجرا از این قرار است که سرلشکر آهارون هالیوا، رئیس بخش اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل از سِمت خود استعفا کرده است.

استعفای فردی در جایگاه او بدون تردید با پیام‌ها و تبعات مخربی برای رژیم اسرائیل همراه است. منابع آگاه اعلام کرده اند که آهارون هالیوا به دلیل اشتباه محاسباتی در جریان حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق و البته رخداد رویداد‌هایی نظیر حادثه هفتم اکتبر و برخی غافلگیری‌های میدانی نظامی اسرائیل در جنگ غزه استعفا کرده است.

پس از این رویداد، یکی دیگر از مقام‌های ارشد اسرائیلی به نام "یهودا فاکس"، فرمانده بخش مرکزی ارتش رژیم اشغالگر قدس نیز بنا بر آنچه رسانه‌های صهیونیستی اعلام کرده اند از استعفای خود به مقام‌های رده بالا خبر داده و تاکید کرده که صرفا تا ماه آگوست در سِمت نظامی خود باقی خواهد ماند. در این بحبوحه، اخبار مختلفی در مورد استعفای فرمانده‌های تیپ‌های اشباح و رفائیم ارتش اسرائیل که در میدان‌های جنگ غزه درگیر بوده‌اند نیز به گوش رسیده است.

البته که تحلیلگران بر این باورند که گستره و مقیاس استعفا‌ها در ارتش و نهاد‌های اطلاعاتی اسرائیل به مراتب گسترده‌تر از این حرف‌ها است. با این همه، این استعفا‌های سریالی، حامل معانی قابل تاملی است که واکاوی آن‌ها از اهمیت قابل توجهی با هدف رهگیری روند‌های آتی در قالب جنگ غزه برخوردار است.

اولا، این استعفا‌ها نشان می‌دهند که کارزار نظامی اسرائیل در غزه، به خوبی پیش نمی‌رود. در حقیقت بحران‌های پیدا و نادانسته‌های ما از بحران در سازوکار‌های نظامی ارتش اسرائیل در جریان جنگ غزه به مراتب بیشتر از دانسته‌های ماست. فراموش نکنیم که صهیونیست‌ها سیاست سانسور حداکثری را در مورد مسائل نظامی و امنیتی اتخاذ می‌کنند و با افشاگران در این حوزه‌ها برخورد‌های سختی صورت می‌گیرد.

از این رو، دومینوی استعفا‌های مقام‌های نظامی و اطلاعاتی اسرائیلی خود از انبوهی از واقعیت‌ها حکایت دارد که دیده نمی‌شوند و پالس‌های قابل توجهی را از ضعف رژیم اشغالگر قدس در میدان‌های جنگ غزه مخابره می‌کنند.

دوم اینکه بر کسی پوشیده نیست که بنیامین نتانیاهو و طیف افراطیون متحد وی در قدرت، با چالش و بحران‌های جدی مواجه هستند. این افراد تا حد زیادی افکار عمومی اراضی اشغالی و حمایت آن‌ها از خود را از دست داده‌اند. موضوعی که نمود‌های عینی خود را در قالب نظرسنجی‌های مختلف در عمق اراضی اشغالی به نمایش گذاشته است.

از این رو، به نظر می‌رسد که استعفا‌های اخیر در ارتش اسرائیل را به نوعی می‌توان مرتبط با جدا شدن جریان‌ها و طیف‌های معترض در ارتش و سازوکار‌های اطلاعاتی ارتش اسرائیل از دولت نتانیاهو ارزیابی کرد. جریان‌هایی که کاملا با شیوه مهندسی و مدیریت جنگ غزه مخالف هستند و بر این باورند که نتانیاهو و تندرو‌های حاضر در دولت وی، در حال هدایت اسرائیل به ناکجاآباد هستند؛ و در نهایت سوم اینکه بیش از شش ماه از آغاز جنگ غزه می‌گذرد با این حال جنبش حماس و دیگر گروه‌های مقاومت فلسطینی در مواجهه و تقابل با دشمن اسرائیلی همچنان پایدار هستند. در روز‌های گذشته شاهد بودیم که رزمندگان مقاومت فلسطینی در چندین نوبت به اراضی اشغالی حمله موشکی و خمپاره‌ای کردند.

در عین حال، به تازگی در جریان آنچه رسانه‌های صهیونیستی کمین نیرو‌های مقاومت علیه نظامی اسرائیلی در نوار غزه اعلام کرده اند نیز شماری از اسرائیلی‌ها کشته شدند و تعداد دیگری نیز مجروح شده اند. در این میان، علی رغم لفاظی‌های مقام‌های ارشد نظامی و اطلاعاتی اسرائیل شاهدیم که شبکه تونل‌های زیرزمینی حماس همچنان فعال است و نیرو‌های این جنبش از طریق این شبکه تونلی علیه رژیم اشغالگر قدس دست به عملیات و اقدام می‌زنند. موضوعی که سبب شده تا نشریه نیویورک تایمز در یک گزارش مبسوط به این مساله اشاره کند که ادعای تسلط ارتش اسرائیل به بخش‌های مختلف نوار غزه به جز رفح، چندان منطقی نیست.

این نشریه همچنین به تازگی در گزارشی به این نکته اشاره کرده که مقام‌های اطلاعاتی و دولت آمریکا به اسرائیلی‌ها توصیه کرده اند که به صورت نمایشی در جنگ غزه اعلام پیروزی کنند و سپس در پی ترور مقام‌های ارشد جنبش حماس باشند. در حقیقت، حتی آمریکایی‌ها نیز به این جمع بندی رسیده اند که اسرائیل قادر نیست در قامت یک برنده از میدان‌های جنگ غزه خارج شود و تداوم جنگ، هم آبروی این رژیم را بیش از پیش به باد می‌دهد و هم متحدان غربی آن را بی آبرو تَر از قبل خواهد کرد.

بدون تردید مقصر اصلی و اولیه این وضعیت از نگاه بسیاری از تحلیلگران مسائل راهبردی، ناکارآمدی نهاد‌ها و دستگاه‌های اطلاعاتی و نظامی اسرائیل و البته ژنرال‌ها و فرماندهان ارتش اسرائیل هستند. از این رو، سطح بی‌کفایتی در ارتش اسرائیل به حدی رسیده که چهره‌های برجسته نظامی ارتش اسرائیل در حال استعفا کردن هستند. موضوعی که نشان می‌دهد تا چه اندازه جو سازی‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی رسانه‌های غربی با محوریت جنگ غزه و عملکرد موفق صهیونیست‌ها در قالب آن، دروغ و به دور از واقعیت است.